اگر انسان به دنبال بندگی خدا باشد که اصل خلقت همین است که ما آفریده شدهایم که بندگی خدا را بکنیم، یعنی هر کاری که که میخواهیم انجام بدهیم دو ویژگی داشته باشد، اول حسن فعلی داشته باشد و دوم حسن فاعلی داشته باشد، یعنی هم خود کار خوب باشد و هم نیت ما این باشد که برای خداوند متعال کار را انجام بدهیم.
اگر این در زندگی انسان جا بیفتد که هر کار که میخواهد انجام بدهد یا ترک کند، این دو ویژگی را داشته باشد که اولا آن کار مورد پسند خدای متعال باشد، ثانیا نیت برای این باشد که خدا را راضی کند، اگر این دو ویژگی در انجام یا ترک هر کاری وجود داشته باشد، این میشود عبادت.
اگر انسان این گونه بشود، آن وقت به مقام یقین میرسد. وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ. یعنی به مقام بندگی بیا تا به مقام یقین برسی. آن وقت انسان باورش میاید خدا، باورش میاید قیامت، باورش میاید بسیاری از چیزهایی که برخی باور نکرده اند. زمانی که باور کرد، آن وقت مؤمن خواهد بود و انسان مؤمن عاقبت بخیر خواهد بود و انشالله به سعادت واقعی خواهد رسید.
بنابراین تلاش بکنید هر کاری را که انجام میدهید یا ترک میکنید، اول نگاه کنید خداوند متعال آن کار را دوست دارد یا نه؛ اگر دوست دارد انجام بدهید و اگر دوست ندارد حتما انجام ندهید؛ برای خدا انجام بدهید و به خاطر خدا نیز ترک کنید. اگر این طور بشود، انسان عادت میکند که همه کارهایش بندگی باشد و در این صورت حتی یک لحظه زندگی انسان نیز برای غیر خدا نخوهد بود.
وقتی که امام سجاد علیه السلام میخواهند امیرالمؤمنین علیه السلام را معرفی کنند میفرمایند لم یشرک بالله طرفه عین؛ یعنی حضرت علی علیه السلام، یک چشم بر هم زدن به خدا مشرک نشد. پیامبران و اهل بیت علیهم السلام همینطور بودند و این عالی ترین کمال است و ابزار برای رسیدن به عالی ترین کمال است و ملاک کار هم همین است.
بنابراین پیش نیازی که برای رسیدن به اخلاق حسنه و رفتار خوب و اعمال درست لازم است، بندگی خدای تعالی در هر کار و حتی در ترک هر کار است.