ورود به اجلاس IPU
الان در اسپانیا هستم، که فردا “صد و چهل و سومین اجلاس lPU” است که در آن نمایندگان مجالس دنیا حضور پیدا خواهند کرد، البته در این فرصت که مشکل اقتصادی در کشور ما آزاردهنده است، و کرونا هم اسپانیا را قرمز کرده، تنها با دو نفر دیگر از نمایندگان مجلس، آقایان دکتر احمد نادری و دکتر رحیم زارع در این اجلاس شرکت خواهیم کرد.
این نشست بین المللی سابقه دارترین اجلاس است که در کشورهای اروپائی بر گزار می شود، و قدمتش از سازمان ملل نیز بیشتر است.
فیلیپ ششم پادشاه اسپانیا فردا (جمعه) در افتتاحیه صد و چهل و سومین مجمع اتحادیه بینالمجالس که در مادرید برگزار میشود، شرکت میکند.
شرکت در نشست حاشیه ای کشورهای اسلامی
در کمیته PUIC پیش از ظهر جمعه که نشست حاشیه ای کشورهای اسلامی بود شرکت کردیم. در این اجلاس که از ۱۵ کشور اسلامی حدود ۴۰ نفر حضور داشتند، بحث از وحدت رویه و انتخاب یکی از چهار ماده اضطراری شد، که جلسه به نرمی به سمت ماده اضطراری انتخابی هیئت اندونزیایی رفت و دفاع از وضعیت بشر دوستانه فلسطین شد.
پی نوشت: ماده اضطراری ماده ای است که برایند این اجلاس است. البته چون این اجلاس اروپائی است دفاع از فلسطین را عموما رای اکثری نمی دهند، و سالیانی است که در این جهت امثال مرحوم دکتر حسین شیخ الاسلام در این جهت تلاش کردند. به ویژه که ما این بار اصلا تعدادمان سه نفر بیشتر نیست، بعید می بینم در این جهت بتوان کاری از پیش برد. ولی باید سعیمون را داشته باشیم.
ترک مجلس معصیت
بعد از ظهر جمعه افتتاحیه اجلاس IPU بود، که شرکت کردیم. ولی ناگهان برنامه به اصطلاح هنری خود را که بنا بود در آخر برنامه ها باشد و ما حضور نداشته باشیم در حضور پادشاه و همه نمایندگان به اجرا درآوردند. از یک نفر شروع شد و ناگهان عده ای از زنان و دخترکان وارد شدند و برنامه خود را به اجرا درآوردند.
چون جلسه مجلس حرام شد، بنده و همه دوستان نماینده، آقایان نیکزاد، زارع، نادری و سفیر محترم به اعتراض آن مجلس را ترک کردیم. پس از آن عده ای از برادران مسلمان عرب ما نیز از جا برخاسته و بیرون آمدند.
اینها این همه از پلورالیزم دینی سخن می گویند ولی خود به گفته خویش عمل نمی کنند. مگر انواع و اقسام بی عدالتی که از آن بسیار یاد می کنند و وجه مشترک بسیاری است کم است که دخترکان آرایش شده دلفریب را نمی دانم به چه مناسبت به معرکه می کشند و… با موزون رقصی دل ها را می ربایند که چه شود…
این شد که بنده از سخنان رئیس جمهور در آن جمع بی خبر مانده ام.
گفتگو بین نمایندگان مجالس ایران و اسپانیا
روز شنبه نیز جلسه نشست و گفتگویی بین دو نمایندگان مجلس اسلامی ایران و اسپانیا داشتیم؛ بنده، آقایان نادری و زارع. صحبت ها پس از معرفی قدری جدی تر از اهل سیاست و ملاحظه کاری آنها بود.
چون اسپانیا جزو کشورهای اروپائی است، به رئیس مجلس گفتم: آقا در ایران مجلس در راس اموره، ریاست جمهوری و تمام وزرا باید اعتبارنامه خود را از مجلس دریافت کنند، کافی است ده نفر نماینده بخواهند ریاست جمهور و یا وزرای او را استیضاح کنند، او می افتد، در حالی که نمایندگان همه به رای ملت به این قدرت رسیده اند، ما و مردم ما فکر می کردیم اگر ترامپی قرار داد را پاره کند، اروپا و به ویژه اسپانیا که روابط تجاری، سیاسی، فرهنگی ۴۰۰ ساله با ما داشته، عهد و پیمان را می فهمد، ولی آمریکا عهد شکست و اروپا را هم مدیریت کرد، و ما با همه وفا داری به عهد خویش تنها شدیم.
پاسخ قبول اعتراض بود، گرچه تلاش بر توجیه بود.
دیگر این که انقلاب ما با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی شروع شد، ملت و دولت ما به استقلال کشورها با احترام می نگرد، بروز استقلال شما در برجام دیده نشد، و این توقع از شما بروز نکرد.
مظلومیت فلسطین
نظر ما بر دفاع از مظلومیت فلسطین است که اندونزی ها این در خواست کتبی را داشته اند، ولی نه صبح و نه عصر یک نفر از آن ها در کمیته بررسی حاضر نشد. عجیبه، دوستان برای دفاع از حقوقشان هم حضور نمی یابند. از ۴۴ کشور اسلامی تنها ۱۴ کشور حضور داشتند، ولی این ها هم بی رحمانه در غیاب و اختلاف این ها بار خودشان را بسته و می بندند.
اما ماده اضطراری به فضاحت افتاد. اروپائیان خوب مدیریت کردند و به اهدافشون رسیدند و بار دیگر فلسطین و مظلومیتش از ضعف خودی ها رو دست خورد.
ترکیه ماده را در زمان قانونی ثبت نکرده بود.
روسیه از ماده اضطراریش گذشت.
آفریقا برای برابری داروی کرونا ایستاد.
ناگهان اندونزی برای دفاع از فلسطین به بهانه رای نیاوردن رفت کنار.
و همه رشته ها در یک دقیقه سرنوشت ساز پنبه شد و ماده اضطراری دفاع از وضعیت بشر دوستانه فلسطین رای نیاورد.
دیدار با ایرانیان
دیدار با ایرانیان اهل تجارت و سازندگی مقیم اسپانیا در دفتر و محل اقامت سفیر محترم ایران آقای قشقاوی انجام شد.
هرکدام از آن بزرگواران از علاقمندی خویش به ایران سخن گفته و از چالش های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی گذشته و پیش رو سخن گفتند.
سپس آقای سفیر و نایب رئیس مجلس ارایه طریق نموده و در جمع بندی آن سخنان بنده چند کلامی داشتم که عزیزان ایرانی ما هر کجا که باشند به اسلام و ایران دل داده اند و ما همه اعضای یک پیکر واحدیم، و خداوند بزرگ را به این همبستگی و دلدادگی شکر می گوئیم، تا که همه از انصار حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه باشیم. آمین
ترک جلسه به خاطر حضور نماینده رژیم غاصب
این جلسه مجمع عمومی بود که آقای نیکزاد بنا شد چند کلامی در آن مجلس سخن بگویند. مقاله و سخن ایشان آماده شده بود. البته دوستان توانستند قدری نوبت سخن ایشان را جلو بیندازند. ولی رژیم غاصب اسرائیل که مراقب و مترصد بود، درخواست نوبت خود را قدری قبل از ایشان انداخت. آن نماینده رژیم غاصب اسراییلی ادعا کرد که ایران دیگران را حمایت تسلیحاتی می کند.
ناگفته نماند که با شروع سخن او ایرانیان چون همیشه صحنه را ترک کردند، تا که به این یاوه گوئی های او لحظه ای گوش ندهند. البته پس از ان آقای نیکزاد از عهده دفاع از کیان اسلام و انقلاب برآمد.
کارگاه گفتگوی بین ادیان
بنده از جلسه بین المجالس برای حضور در کارگاه بین الادیان خارج شدم. قدری زودتر رسیدم. کمیته به شلوغی شروع شد. مردم بسیار از جاهای مختلف، مسلمان، مسییحی و یهودی، از ایران، مصر، روسیه، سوریه، لبنان، تانزانیا، اندونزیا، پاکستان، هندوستان، بنگلادش و… همه برای پاسخ به یک سوال آمده بودند که رابطه دین و پارلمان چیست؟
صحبت ها شد، برخی توجه می دادند به پرهیز از خشونت، صلح، صبر و پایداری، کمک به بینوایان، رعایت حقوق شهروندی، آزاد اندیشی، آزادی سخن و…
طلیعه سخن و شاه بیت گفتار ما این کلام بود: “قل یا اهل الکتاب! تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم، الا نعبد الا الله و لانشرک به شیئا”. ای اهل کتاب بیایید همه یک حرف بزنیم! که بین ما و شما مشترک است، تنها او را بپرستیم و به او هیچ شرکی نیاوریم. به لطف قرآن جلسه چنان تحت تاثیر این سخن الهی قرار گرفت، که به جانها نشست. پس بیشتر به جای نفی این و آن، به وجوه ایجابی که توحید در راس همه است بیندیشیم.
اما راهکار نشر این طرح (توحید و نفی طاغوت) تنها راه اندازی گفتمان برون دینی و درون دینی است، تا که خردها بارور گردد.
صحبت با دبیرکل سازمان ملل
صحبت بنده با دبیر کل سازمان ملل این بود که مگر نه این است که حفظ صلح و امنیت بین المللی و ترویج توسعه اقتصادی – اجتماعی از طریق همکاری بین المللی، هدف اصلی منشور سازمان ملل متحد است؟ و مگر در بند ۲ ماده ۷ به عدم دخالت امور داخلی کشورها اشاره نشده؟
اگر این است که هست، پس، ابرقدرت ها و از جمله آمریکا در خاورمیانه چه می کند؟ نه تنها در قاره آسیا که هر کجا این فرصت طلبان فرصت یابند برای مکیدن جان و مال مردم از هم دیگر سبقت می گیرند. پس جای سازمان ملل کجاست؟
آیا ۴۰ سال قتل و غارت در افغانستان بس نیست؟
خروج مفتضحانه این ابر قدرت برای او و همدلان و همفکرانش هنوز آیا درس نشده؟
هنوز دست از سر یمن، عراق، سوریه بر نداشته اند.
چرا جرم ۱۱ سپتامبر را افغانستان باید جبران کند؟
این مدعیان حقوق بشری، خود هر کجا که بتوانند بشر را برای منافع خود از میان برمی دارند.
براستی این مردم قیم نمی خواهند.
تا کی این همه تحقیر را باید مردم مستضعف پذیرا باشند؟
تا کجا این غارتگران را باید همچنان افسار گسیخته رها کرد؟
دیگر زمان آن است که به درک و فهم، شرافت و دارائی مردم احترام گذاشت.
باید به عدالت روی آورد، که بی عدالتی آفت عصر حاضر است.