در این جریان پیش آمده، عجیبتر از همه رفتارهای شبکههای اجتماعی بود. برخی از اینها تا هفتههای پیش چندان ورودی به وادی سیاست نداشتند، یا خیلی کم داشتند و بیشتر از ولنگاریهای ضداخلاقی و امور جنسی و شهوانی برای جذب جوانترها استفاده میکردند؛ ولی ناگهان با یک حادثه فضای غالب فرهنگی – سیاسی شد، تا جایی که در اغتشاش خیابانی و تحریک جوانان از همه نقش بیشتری بازی کردند. این است نتیجه و میوه مدیریت نشدن سکوهای خارجی و ورود دشمن و خارجنشینان ضد وطن به این فضا.
غمافزاتر آنکه بیش از دو سال مجلس شورای اسلامی بحث مدیریت و تنظیم مقررات فضای مجازی و قانونمند کردن آن را مطرح کرده، ولی هنوز به امروز و فردا کردن این و آن را دلخوش کردهاند.
براستی از همه نمایندگان مجلس و به خصوص از سخنگوی مجلس بیش از همه توقع بود که خطر مدیریت بیگانه را درک کرده و کمیسیون مشترکی را که بر قانونمند شدن این فضا رای آورده بود، تا اخر یاری میکردند. مصالح و خیر مردم را بر هجمههای خائنین خارجنشین مقدم داشته و از حملات این و آن نهراسیده و همان روزها کار را سامان می دادند، تا که پس از تجربهای دو ساله امروز از نقطه صفر شروع نکنیم، اگر شروع کنند.
ای کاش! دولت گذشته اینقدر این فضا را که زندگی دوم بلکه اول جوان امروز ما است، به حال خود رها نمیکرد، و به بیگانه آن قدر اعتماد نمیکرد، تا از آن سکوها، بیگانه هرچه بخواهد بکند، دین و فرهنگ ما را ببرد و…
کاش! این مسولین محترم با نگاه واقعبینانهتری چون مقام ولایت حفظهالله این فضا را میدیدند و نسبت به آن حساسیت نشان میدادند. ای کاش! با امروز و فردا کردنها، آنهمه فرصت را به بهانه از دست نمی دادند.
امید است که مسئولین امر، این فضای پرقدرت را بهتر و بیشتر بشناسند و قدرش دانسته و پس از این حوادث آن را بخوبی مدیریت کنند، و به فیلتر کردن، دل خوش نکنند، چه اینکه این راهکار حل مسئله نیست، بلکه برخورد موقتی است که در این زمان چارهای جز این نداشتهاند.