عدالت آن است که هرکس به حق خود بسنده كند و به حق ديگران تجاوز نكند. اگر این کند خود از مصادیق ظلم خواهد بود. اگر آزادي مطلق باشد یعنی هر كس هر كاري بخواهد انجام دهد حتي ظلم به دیگران روان دارد. این جمع بین دو ضد است که این دو یکی نیستند.
راه حل در طرح این سؤال اين است که گفته شود آزادي مقيّد و در چارچوب قانون با عدالت قابل جمع است. یعنی اگر قانون عادلانه باشد، این خود با عدالت يكي است براي اين كه شخص آزاد است در چارچوب قانوني كه مطابق عدل است عمل كند.
چنين آزادي عين عدل است براي اين كه محدود به جايي است كه عدالت باشد پس اين با عدالت تنافي ندارد اما اگر قانوني باشد كه اعم از عادلانه و ظالمانه باشد پس ممكن است كه با هم تنافي داشته باشد.
ملاك قانون اين نيست كه در دنيا عمل ميشود، همه قوانين كه عادلانه نيست. آنجا كه با عدالت تنافي دارد، با آزادي ميسازد اما با عدالت نميسازد اين قانون عادلانه نيست. اگر آزادي را محدود كرديم در چهار چوبه قوانين عادلانه، گفتيم انسان آزاد است در چارچوب قوانين عادلانه، در اين صورت اين آزادي با عدالت يكي است اما اگر فراتر از قوانين عادلانه براي آزادي مصداق فرض كرديم، طبعاً با عدالت نميسازد چون فراتر از آن است. عدالت در يك چارچوب محدود است و اين فراتر رفته پس با آن نميسازد.