سستی اراده و آمادگی برای شکست!
شکست، نخستین پیامد سستی اراده است. تصور، نخستین پایۀ اراده است و آن باید براساس عقل یا شرع شکل بگیرد...
برای نمونه یاران امامعلی (ع) نیز اگرچه در ابتدا با اندیشه و تدبیر، خلافت امام را پذیرفتند، چون اهداف آنان با هدف امام متفاوت بود، نتوانستند آنچنان که باید امام را یاری کنند. امیرمؤمنان (ع) در نخستین روز بیعت، سرانجامِ سستعنصری آنان را میدیدند و به ایشان میفرمودند:
«لَیسَ اَمْری وَ اَمْرُکم واحِداً، إنّی اُریدُکم لِلّهِ، وَ اَنْتُم تریدونَنی لَأَنفِسکم»؛
کار من و کار شما یکسان نیست، من شما را برای خدا میخواهم و شما مرا برای خودتان میخواهید (نهج البلاغه: خطبۀ۱۳۶).
و همچنانکه امام پیشبینی میکردند، یارانش وقتی به اهداف خود نمیرسیدند، در برابر امام میایستادند؛ زیرا هدف امام با اهداف آنان یکسان نبود و نرسیدن به هدف برایشان شکست بود.