اهمیت اراده و جایگاه آن در روایات
اراده از امور مهمی است که براساس آن نظام پاداش و جزا شکل گرفته است...
«اراده»ای که قرآن کریم برای انسان در امور گوناگون قائل شده است، اهمیت و جایگاه ارزشی اراده را بهتر نشان میدهد. مطالعۀ سیرۀ پیشوایان دین نیز بیانگر جایگاه مهم اراده در زندگی انسانهای کامل نیز هست. به اعتقاد ما برخی انبیا همچون نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و حضرت محمد (ص) برترین پیامبران الهیاند. این بزرگان نامبرده در بین همۀ انبیا با نام «اولوالعزم» شناخته شدهاند. خصوصیتی که ایشان را از سایر پیامبران الهی متمایز کرده است، «ارادۀ قوی» آنها و «عزم جزم» «پایدار» و «ناگسستنی» آنها بوده است.
خداوند متعال از سر گلایه در قرآن، حضرت آدم را که بهعلت کاستیِ اراده از بهشت بیرون رانده شد و در شمار پیامبران اولوالعزم قرار نگرفت، اینگونه معرفی کرده است:
[وَ لَمْ نَجِدْ له عَزماً]
و ما برایش عزمی استوار نیافتیم (۲).
بی شک، صاحب اراده بودن، خود ارزشی والاست. بیان امامصادق (ع) را در این روایت بنگرید:
إنّ اللهَ فَضَّلَ اوُلِیالعَزمِ مِنَ الرُّسل بِالعِلمِ عَلَی الاَنبِیاءِ.
خداوند پیامبران اولوالعزم را بهسبب دانش بر سایر پیامبران برتری داده است (۳).
انسان باید سستی و بیحالی را با عزم و اراده مبادله نکند؛ چه این عقلا چنین معاملهای را سخت خسرانآور دیدهاند و این خوی شیطان و شیطانصفتان است. حضرت امیرمؤمنان علی (ع) در خطبۀ نخست نهج البلاغه پس از بیان حسادت شیطان به حضرت آدم، کاستی حضرت آدم را چنین بیان میکنند:
فَبَاعَ الیقینَ بِشَکهِ، وَ العَزیمَهَ بِوَهنِهِ.
پس آدم یقین را به شک، و عزم و اراده را به سستی فروخت (۴).
امیرمؤمنان (ع) در سخن دیگری معیار گزینش پیامبران را «اراده» و «قوت عزم» و «تصمیم» برشمرده و میفرمایند:
وَ لکنَّ اللهَ سبُحانَه جَعَلَ رُسُلَه اولی قُوَهٍ فی عَزائِمِهم.
ولیکن خداوند سبحان، پیامبرانش را در ارادهشان نیرومند و قوی قرار داد (۵).
بنابراین، اراده در رفتارهای بشری و نیل به کمال انسانی نقش محوری دارد. بعید نیست گفته شود که ارادۀ قوی، انسان را به مقام رسالت، ولایت، وصایت و نیابت نیز برساند و کاستی آن «آدم برگزیدۀ خدا» را از بهشت قرب، به هبوط کشاند. این آیۀ شریف شاهدی بر این مدعاست:
وَ لقَد عَهِدنا اِلَی آدَمَ مِن قَبلُ، فَنَسِیَ، وَ لَم نَجِد لَهُ عَزماً
ما از پیش با آدم عهد کرده بودیم؛ پس او این پیمان را فراموش کرد و ما در او عزم و ارادهای راسخ و پابرجا نیافتیم (۶).
از آن گذشته، در دعاها و مناجاتهای رسیده از اولیای دین، یکی از خواهشهای بسیار مهم، «اراده» و «عزمی جزم» است.
پایداری امام سجاد (ع) که در زنده نگاهداشتن شیعه و پاسداشت قیام عاشورا مثالزدنی است و تربیت و تلاش فکریشان توانست پس از دوران ۲۵ ساله امامتشان دهها و بلکه صدها و هزاران نفر شیعه و اهل اسلام را بهپای کرسی درس امام باقر (ع) و امام صادق (ع) بنشاند.
پیامبر اکرم (ص) نیز بنا بر آنچه رسیده است، در تعقیبات نماز روزانۀ خود، ارادۀ درست را از خداوند درخواست میکردند (۷). نظیر همین درخواست را امام جواد (ع) به یکی از یارانشان تعلیم دادند تا در تعقیب نماز صبح بخواند:
اَلّلهُمَّ إنّی اَسألُک عَزیمَهَ الرّشادِ وَ الثِّباتَ فِی الاَمرِ وَ الرُّشدِ.
بارالها، از تو ارادۀ درست و پایداری در کار و رهجویی را میطلبم (۸).
افزون بر درخواست اراده که بیانگر اهمیت آن است، توصیفاتی که امامان (ع) برای پیامبر گرامی اسلام (ص) بهکار بردهاند، قرینۀ دیگری برای اهمیت و نقش اراده در زندگی است. امیرمؤمنان علی، پیامبر را اینگونه ستایش فرمودند:
غیرُ ناکِلٍ عن قُدُمٍ، وَ لاواهٍ فِی عزمٍ.
پیامبر در اقدام به کاری تأخیر نمیانداخت و در اراده و عزم جزم خویش سستی، راه نمیداد (۹).
اهمیت اراده را در متون عرفانی نیز میتوان جستوجو کرد. پایه و اساس عرفان بر «اراده» استوار است. بوعلیسینا گفته است: «نخستین درجه از درجات عارفانه، چیزی است که به آن اراده میگویند» (۱۰).
پی نوشت:
۱: حشمتپور، ج ۲: ۴۴۴
۲: طه، ۱۱۵
۳: مجلسی، ج ۲۶، ۱۴۰۴ ق: ۱۹۹
۴: نهج البلاغه: خطبۀ ۱
۵: نهج البلاغه: خطبۀ ۱۹۲
۶: طه، ۱۱۵
۷: طبرسی، ۱۴۱۲ ق: ۲۸۲
۸: کلینی، ج ۲، ۱۳۶۵ ش: ۵۴۸، ح ۶
۹: نهج البلاغه، صفات النبی: ۱۰۱؛ مجلسی، ج ۱۶، ۱۴۰۴ ق، ۳۷۸، ح ۹۰
۱۰: موسوی خمینی، ۱۳۷۰: ۷ و ۳۳