جناب «آیتالحق حاج شیخ حسن آقا پهلوانی» از بینظیر موحدینی بود که لحظهای نشست با او، هر بستهراهی را بر هر غریبِ راه می گشود ..
در پی رحلت آیتالله حاج شیخ حسن آقا پهلوانی
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ
همه از آن اوییم و به سوی او باز میگردیم.
عصر روز اول ماه مبارک رمضان که در سفر تبلیغی هستم، همزمان با افطار خبر ناگواری دلم را فرو ریخت. آیت الهی، واله خداوندگار بیهمتا دعوت او را لبیک گفته بود. دیروز قلبشان خبر از دعوت داده بود و به بستگان فرموده بود: «نه، دیگر قصد رفتن دارم، رهایم کنید.» امروز آزار قلبدرد، ایشان را به بیمارستان کشانید؛ وقتی که اراده میکنند تختشان را عوض کنند تا به اتاق آنژیو راهنمایی شوند، ناگهان ندای دعوت به ملکوت فرا میرسد. مردِ آماده به سفر، با کولهباری از عشق و امید به ساحت الهی، به ناگاه به ملکوت اعلی پر میکشد. او در جوار یار است و همراه اساتید گرامش، «انصاری همدانی»، «امام عزیز»، «علامه طباطبایی» و… به قاعده، برادر بزرگشان «آیتالله حاج شیخ علی آقای سعادتپرور» مشهور به پهلوانی میزبان امشب ایشانند. روحشان شاد و آرامش آن استاد عزیز در کنار همه اولیای الهی در محضر الهی مستدام.
إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَهٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْ ءٌ
اما ما هر روز شکستهتر از گذشته، واماندهتر و بیچارهترینیم که جبران این از دستدادنها را تنها از طریق انابه و زاری به درگاه حضرت دوست بایسته و شایسته دیدهایم. جناب «آیتالحق حاج شیخ حسن آقا پهلوانی» از بینظیر موحدینی بود که لحظهای نشست با او، هر بستهراهی را بر هر غریبِ راه میگشود و عشق عالم هستی را بر او با تمام جان در گفتار و شعرش نظاره میکردیم. او همیشه با او بود، عالم را در محضر او، با او و از او میدید. این جداییها و این شکوههای پنداری ما را باور نداشت که ما خود اخلد الی الارض شدهایم؛ وگرنه درمان را، تنها او را دیدن، از او گفتن، با او زیستن و سبک حیات را با او رقم زدن میدانست. راه توحیدش پر رهرو باد!
اینک، به خوانواده محترم، بستگان، همراهان، دوستداران و شاگردانشان عروج ملکوتی این استاد بزرگ را تعزیت میگویم.
ارادتمند همه اولیاء
مرتضی آقاتهرانی