و کیف الهو عنک و انت مراقبی: چگونه من نسبت به تو غافل بشوم در حالی که تو مراقب منی؟ وقتی خداوند متعال مراقب من است و می سازد مرا آن گونه که می خواهد چگونه ممکن است او را از یاد ببرم؟
الهی بذیل کرمک اعلقت یدی: ای خدای من به عنایت کرم تو دست انداخته متصل شده ام.
و لنیل عطایاک بسطت املی: و برای رسیدن و نائل شدن به برکات و عطایای تو آرزوهایم را بسط داده ام.
فاخلصنی بخالصه توحیدک: پس مرا به مقام توحیدت خالص کن. ای خدای تعالی خالص کن مرا به خلوصی که در مقام توحید تو حاصل می شود. یعنی کسی که سیر توحیدی داشته باشد همه چیزش خالص می شود فقط برای او.
شاید فکر کنیم که ما موحدیم ولی اگر فکر کنیم می بینیم که مشرکیم در واقع. ببینید در کارها چقدر خالص هستید. ادعا می کنیم ولی این طور نیست.
خلص الشی در باره زنبور عسل بکار می رود که عسلی که تولید می کند و با موم مخلوط است وقتی این عسل مخلوط با موم را در اثر کمی حرارت از صافی عبور می دهند و عسل کاملا جدای از موم می شود را می گویند خلص یعنی از موم پاک شد و جدا شد. البته درصد خلوص بسته به میزان حرارت و ریزی و درشتی سوراخهای صافی است.
روایتی است که یکی از اصحاب به جناب معاذ بن جبل گفت که یک روایتی پیامبر برای شما گفتند که شما بیش از تلاوت قرآن نگاهش می کنی. این روایت را برای ما بخوان. جناب معاذ گفت که هم رکاب پیامبر اکرم بودم ایشان به آسمان نگاه کردند و متوجه نکته ای در آسمان شدند که آن این بود که خدای تعالی هفت ملک خلق کرد و بعد هر یک از این ملکها را قرار دارد بوّاب (دربان) برای هر یک از آسمانها. بعد حضرت یکی یکی نام می برد که آن دو ملکی که نامه عمل شما را تهیه می کنند و خوب و بدتان را یادداشت می کنند صبح و شب وقتی اعمال را جمع می کنند و در طبقی از نور بالا می برند. وقتی می رسد به آسمان اول (تا از آسمان اول نگذرد به آسمان دوم نمی رسد) ملک آسمان اول نگاه می کند ببیند چیزی از غیبت در آن است یا نه اگر بود آن نامه عمل را به صورت صاحبش می کوبد و همین طور بالا می رود تا هفت آسمان ،دربان آخرین آسمان نگاه می کند ببیند که آیا حب دنیا در آن است یا نه.
من وقتی نگاه کردم دیدم در آسمان هفتم ما نباید هیچی داشته باشیم چون هر یک از اینها صافی هایی دارند که وقتی بگذارند معلوم می شود که اعمال ما هیچ یک خالص نیست و چیزی آخرش نمی ماند. خداوند کمکمان کند که فقط برای او فقط برای او کار کنیم. ما غافلیم خیلی هم غافلیم.
توحید خالص چیز آسانی نیست. اولا فهمیدن معنای توحید که چه هست. گاهی می بینیم آدمهای اهل مطالعه هم گاهی غلط معنا می کنند و بعد سوء استفاده از آن می شود و ایجاد انحراف می کند بنابر این باید به اینها توجه داشت.
توحید یعنی یکی بودن خداوند تعالی و یکی دانستن او و همین که می گوییم خدا یکی است. توحید مراتبی دارد که اگر مراتب توحید را انسان در خود ایجاد کند، موحد خواهد شد موحدی خالص. حالا دانستن این مطلب گاه از نظر علمی است اگر از جهت علمی این موضوع حل شود آن وقت در عمل کردن خود را موحد قرار دهد آن عملیاتی کردنش بحث دیگری است که تازه سختی کار از اینجا شروع می شود که برخی از نظر اعتقادی مشکل دارند و مشرکند و برخی وقتی اعتقاداتشان درست می شود نمی توانند خود را در عمل خالص قرار دهد .
منبع : مناجات الراجین