بایگانی دسته بندی

شرح حدیث

با هر زبانی و با هر بیانی خداوند را بخوان

و یا اکرم مدعو؛ و ای گرامیترین کسی که مورد درخواست قرار می گیرد و خوانده می شود. مدتها با کسی حرف می زنی نمی فهمد چه می گویی وقتی فهمید نمی تواند برآورده کند خواسته ات را و اگر بتواند نمی خواهد که کمکت کند. حالا اگر بزرگوار باشد و شریف باشد، بدان که خدای تعالی کریمترین و شریفترین است. نه آبرویت…

فطرتا همه خداوند را طلب میکنند

و کل طالب ایاه یرتجی؛ و ای کسی که هر طلب کننده ای تنها به او امید بسته. یعنی اگر در حال طالب دقت کنی تنها او را طلب کرده اند اما سوی دعا گم کرده اند. آنها دنبال زیبایی بی نهایتند دنبال علم بی نهایتند دنبال حیات بی نهایتند دنبال لذت بی نهایتند دنبال قدرت بی نهایتند دنبال آبروی بی نهایتند. این بی…

خداوند ملجا هر ترسیده است

یا من کلّ هارب الیه یلتجئ، ای کسی که هر فراری و ترسیده ای به او پناه می برد. ملجأ برای دیگران است و به او پناه می برند. تنها محل امنی است که می توان به او اعتماد کرد و به او روی آورد به هر جا بروید آخرش بن بست است و آخرش درماندگی و ماندگی است الا به سوی او. انبیا هم برای همین آمدند که بگویند توکل…

امام سجاد علیه السلام دعا میکنند صفوه بندگان خدا باشد

و اجعلنی من صفوة عبیدک: خدایا مرا یکی از بندگان برانگیخته خودت قرارده که تحت نظارت خاص و تدبیر ویژه تو قرار بگیرد. ما برخی از انسانها را صفوة می دانیم؛ السلام علی آدم صفوة الله. خداوند آدم را انتخاب کرده بود برای بسیاری از انسانها. میلیاردها انسان می آید بین آنها یکی صفوة می شود، یکی مصطفی می…

کسی که سیر توحیدی داشته باشد همه چیزش خالص می شود

و کیف الهو عنک و انت مراقبی: چگونه من نسبت به تو غافل بشوم در حالی که تو مراقب منی؟ وقتی خداوند متعال مراقب من است و می سازد مرا آن گونه که می خواهد چگونه ممکن است او را از یاد ببرم؟ الهی بذیل کرمک اعلقت یدی: ای خدای من به عنایت کرم تو دست انداخته متصل شده ام. و لنیل عطایاک بسطت املی: و برای…

چگونه تو را فراموش کنم و حال این که علی الدوام تو یاد منی؟

کیف انسیک و لم تزل ذاکری: چگونه تو را فراموش کنم و حال این که علی الدوام تو یاد منی؟ به نظر می آید که این اتفاق خیلی در دنیا می افتد که او یاد می کند و ما یاد او نمی کنیم در دنیا خیلی اینجور هستند. پاسخش این است که ذکر مراتب دارد یک ذکر عام داریم که خداوند همه را یاد می کند این اینجا منظور نیست…

هر کس خدا را قصد کند خدای تعالی او را سعاتمند می کند

یا من سعد برحمته القاصدون: ای کسی که به رحمتت سعادتمند کرده ای هر کس که قصد تو را کرده است. هر کس خدا را قصد کند خدای تعالی او را سعاتمند می کند. اگر در کارها خدای تعالی در نظر گرفته شود او نهایت قصد ما باشد در هر چیزی، سعادت در آن است. ما از همان موقع که کس دیگری را قصد کردیم به شقاوت افتاده…

به هیچ وجه این طور نیست که کسی به خدا مراجعه کند و او، او را به دیگری وابگذارد

ام تفتقرنی الی مثلی و انا اعتصم بحبلک: آیا ممکن است که مرا محتاج کسی بکنی که مثل خودم باشد در حالی که من پناه آورده ام به ریسمان محکم تو. این استفهام انکاری است یعنی تو این کار را نمی کنی. یعنی هر چیزی در عالم به غیر از خدا در نظر گرفته شود محتاجند یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و هو الغنی…

چرا ناامید شوم ؟

ءاقطع رجائی منک و قد اولیتنی ما لم اسئله من فضلک: آیا من قطع کنم امیدم را از تو در حالی که تو ولایت کردی به من و چیزهایی که من از تو نخواستم را دارم حالا اگر چیزی بخواهم چه اتفاقی خواهد افتاد. ولایت یعنی تدبیر خداوند متعال بر موجود ذی شعور که انسان یکی از آنهاست و این تدبیر به سه شکل است یکی…

کسی چیزی دستش نیست همه چیز دست توست پس چرا من به دیگری امید ببندم؟

خلق و امر وقتی کنار هم می آیند. (اصطلاحی است در معانی بیان که اذا اجتمعا افترقا و اذا افترقا اجتمعا، دو چیز قریب المعنا وقتی کنار هم می آیند معانیشان فرق می کند و باید دید چه معنایی اراده شده و وقتی جدا می آیند یکی معانی دیگری را هم می دهند) اگر گفتیم خداوند خالق عالم است یعنی خدا همه را خلق کرده…