الهی من الذی نزل بک ملتمسا قراک فما قریته؛ ای خدا چه کسی بر تو به عنوان درخواست کننده و با التماس فرود بیاید که مهمان تو شود اما تو مهمانش نکنی و مهمان نوازی از تو نیاید.
و من الذی اناخ ببابک مرتجیا نداک فما اولیته: کیست به درگاه تو بار بنهد امیدوارانه اما تو محرومش کنی.
اناخ ببابک یعنی کسی که بارش را در خانه کسی میگذارد و می خواهد میهمان شود. در باره امام حسین ع است وقتی که به کربلا رسیدند فرمودند اینجا کجاست جناب زهیر گفتند اینجا را قادسیه می گویند فرمود اسم دیگری هم دارد … چند بار سوال فرمودند گفتند اینجا را کربلا هم می گویند. وقتی این را شنیدند فرمودند اعوذ بالله من الکرب و البلا به خدا پناه می برم از غصه و زمینه های ابتلاء و اینجا فرمودند که بارها را زمین بگذارید در زیارتشان هم داریم اناخت برحلک یعنی به کسانی که فرود آمدند به بارگاه تو ،آنها را هم سلام می دهیم
پیاده کنید بارها را ههنا محط رحالنا اینجا محل رحلتهای ماست و مسفک دمائنا اینجا محل ریخته شدن خون ماست.
در این فراز دعا آمده که کیست که بارش را بگذارد به در خانه خداوند در حالی که امید بسته به عطای او و خداوند او را اولی نبیند و مقدم بر دیگران نشمارد و ندیده بگیردش و همه کاره اش نشود و سرپرستی اش نکند. می شود موسی بیاید به درگاهت محلش نگذاری و عیسی بیاید و اعتنایش نکنی.
اصلا این گونه نیست این که ما می آییم هم در واقع او ما را می آورد ما خیال می کنیم که آمدیم این طور نیست او صدایت زده و خواسته بیایی واقعا هم این طور است که وقتی انسان برای کار خوبی توفیق پیدا میکند باید خیلی شاکر باشد. باید از فرصت استفاده کرد اینها را از ما می گیرند اینها همیشگی نیست چون یک روزی بود نداشتیم این نعمت را حالا بهمون دادند ممکن است که باز هم از ما بگیرند.
همه دشمنان امید داشتند که امام از دنیا برود همه چیز را از بین ببرند ولی این طور نشد الان غربیها مانده اند یک سالی است که دیگر طرح نابودی انقلاب دیگر نیست خودشان می گویند دیگر نمی شود پایدار ماند. الان باید به فکر کارهای فرهنگی باشید قبل از هر کس با طلبه هاست این کار. چه کار فرهنگی در مورد بد حجابی کردیم چند طرح در باب مطرح کردن حجاب داریم. خود آقا چقدر ناراحتند از این مسئله. همه هم که با فشار نیروی انتظامی نمی شود و راهش هم این نیست. واقعا جمع و جور کنیم. نشود ما طلبه ها برویم گوشه حجره ها. ببین وظیفه تو چیه. قاطی نکنید فرصتها از دست نرود. آن وقت وقتی کسی یک کمی به خدا رو کند خدا بهش رو می کند خداوند مثل ما نیست ما کسانی هستیم که درک و عقل و فهم و شعورمان خوب نیست عاطفه نداریم اگر یکی به ما محبت کند متوجه نمی شویم خبردار نمی شویم. می گوییم که برای دنیایش محبت کرده و یا بخیلم به او محبت کنم خدا که این طور نیست او این را آفریده بیش از همه می خواهدش یک ذره رو کند این طور نمی شود وقتی این طور نیست یعنی ما همان یک ذره هول را هم نمی دهیم و الا چه کسی است که بارش را به درگاه تو نهاده باشد و تو نیایی و همه کاره اش نشوی تودستش را نگیری.
این ولایت ولایت خاص است و شرط این آن است که به درگاهش فرود بیایی. اگر آمدی در خانه اش را زدی راهت می دهد گفتی من هستم ولایتش می آید. ولایت عام را برای همه دارند مثل کتاب و پیامبر مال همه است ولی در باره این شخص خدای تعالی برنامه خاص می ریزد و خودش حواسش بهش هست او را به حال خودش رها نمی کند. آن وقت دردش به دردش می خورد سلامتی اش به دردش می خورد پولش به دردش می خورد هرچه مشکل یا خوبی پیدا کند می شود تحت ولایت. یعنی خداوند خیرش را در نظر گرفته و بهش همچون ثروتی یا همچون شوهری و یا همچون استادی می دهد یا همچون شاگردی و یا همچون خانه ای یا همچون نظامی می دهد. یکی یکی اینها می رسد به تحت نظارت خاص
منبع : مناجات الراجین