بقاءِ نسل انسانی وابسته به ازدواج پسر و دختر است. بنابراین، در حقیقت ارزش ازدواج به اندازه ارزش بقاءِ نسل شریف آدمی است و با عنایت به این که انسان برترین موجودی است که خداوند خلق نموده است، ارزش فوقالعادۀ ازدواج بیش از پیش نمودار میگردد.
پیامبر گرامی اسلام فرمودهاند که:
من به (کثرت) شما امّتم افتخار میکنم، حتّی به آن کودکانی که سقط شده و حین حمل مادر از دنیا رفتهاند. کثرت اولاد و نسل اهل اسلام تنها از راه ازدواج میسّر است، پس این سیر مطلوب را نباید از روی ناآگاهی با خطر روبرو ساخت.
۳- تأمین آرامش روحی
قرآن شریف میفرماید:
)وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً([۱]
و از آیات و نشانه های الهی این است که برای شما جفتهایی از خودتان خلق نموده تا به وسیله آنها آرامش یابید و بین شما محبت و مهربانی قرار داد.
در ذیل این آیه شریفه این نکته مهّم قابل تأمّل است که وقتی دو نفر با یکدیگر ازدواج میکنند علاوه بر این که نیاز جنسی آنها برآورده و تأمین میگردد و آن هم از طریق طبیعی و آنگونه که خداوند میپسندد، ثمره دیگری نیز عاید زن و مرد میشود که بسیار مهّمتر و با ارزشتر است، زن ها و مخصوصاً مردها که بیش از زن ها در جامعه حضور دارند و با چالشهای مختلف درگیر هستند، فشارهای مختلف اقتصادی و اجتماعی را تحمّل میکنند و در جوامع شهری امروز که وسعت فوقالعاده پیدا کرده و خستگیها و تنشهای روانی و فکری بیشماری را برای مردم به ارمغان آورده وقتی زن و مرد به خانه و محیط خانواده برمیگردند پس از یک روز پر مشغله و خسته کننده، آنگاه که در کنار یکدیگر قرار میگیرند گویا روحیّه نشاط و طراوت تازهای به جسم و روح ایشان تزریق میشود و این دو کنار هم به آرامش روحی و روانی میرسند و خود را برای ورود مجدّد به عرصه کار و مشغلههای اجتماعی آماده میکنند.
این ویژگیهای خانواده اسلامی است و خانوادههای غربی به هیچ وجه از چنین محیط ممتاز روحافزا و آرامش بخشی برخوردار نیستند. خانوادههای آمریکائی و حتی کانادائی بسیاری را مشاهده کردهام که از فقدان چنین محیط و آرامشی رنج میبرند. گاهی در برنامههای تلویزیونی به عنوان یک برنامه تلویزیونی بسیار قوّی، قشنگ و عاطفی؛ یک مرد و زن را به تصویر میکشند که با هم خواهر و برادرند و پس از ۵۰ سال یکدیگر را پیدا کردهاند حال آن که این نشان دهنده نقطه ضعف و نمایانگر بنیان سست خانوادهها است که به عنوان مثال ۵۰ سال پیش بنیان خانواده از هم پاشیده و خواهر و برادر از هم جدا شدهاند و دیگر همدیگر را ملاقات نکردهاند. برای جبران این کمبود، آنها ماهی یکبار با هم قرار ملاقات میگذارند و دور هم جمع میشوند تا بلکه بتوانند به شکل تصنعی و ساختگی این خواسته را برآورده سازند.
در غرب چندان برای یک فرد خوش آیند نیست که نام پدرش را از او سؤال کنید و حتی در مدارک خود نام مادر را ثبت میکنند و با نام پدر کاری ندارند این نشان از وضعیت آشفته خانوادههای غربی و جایگزین شدن التذاذهای جنسی و حیوانی صِرف، به جای مطالبه آرامش روحی و عاطفی از زندگی زناشویی و تشکیل خانواده است. لکن این موجب سرافرازی و سربلندی ماست که در کنار تأمین آرامش روحی و روانی در ضمن تشکیل بنیاد مقدّس خانواده، در پی حفظ نسل نجیب انسانی خویش نیز هستیم.
آری، خانواده به معنای حقیقی کلمه میبایست محیط امن و آرامش برای زن و مرد باشد و اگر حضور در محیط خانواده شروع حسّ حضور یک مزاحم در کنار شخص باشد به جرأت باید گفت که این خانواده از پایه و بنیاد دوستی تشکیل نشده و دچار مشکلات اساسی و بنیادی است. زن و مرد در کنار هم باید به آرامش برسند، تا که خواست خدای متعال که “لِتسکُنُوا اِلَیها” است، تحقق یابد. به لطف ایزد منّان سکینه و آرامش از نعمت هایی است که در جامعه ما و در نهاد خانواده وجود دارد و انشاء الله روز به روز مستحکمتر و پا بر جاتر خواهد شد.
[۱] سوره مبارکه روم، آیه شریفه ۲۱